کد مطلب:245325 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:398

اخلاق و رفتار امام جواد
مرحوم خاتون آبادی در كتاب «جنات الخلود» می نویسد: امام محمد تقی علیه السلام با وجود كمی سن و كودكی، در همه حال دارای كمال، تمكین و آرامش قلب و خضوع بود، خنده ای كه قهقه و صدا داشته باشد، از آن حضرت دیده و شنیده نشد، به خدمتگزاران خود بدحرفی نمی كرد، با كسی به تندی برخورد نمی كرد، به بازیچه مشغول نمی شد. [1] .

علی بن حسان واسطی می گوید:



[ صفحه 531]



من تعدادی اسباب بازی كه برای بچه ها از نقره درست شده بود، با خود برداشتم كه اینها را برای مولایم امام جواد علیه السلام (كه در سن كودكی بود) هدیه بدهم، هنگامی كه در مجلس حضرت حاضر شدم. حضرت جواب مسائل عده ای را آمده بودند، فرمود. پس آنان متفرق شده و رفتند. امام علیه السلام نیز از جای خود برخاست و به سوی منزلش حركت كرد.

من پشت سر حضرت رفتم و به غلامش كه «موفق» نام داشت، گفتم: اجازه هست مولایم حضرت امام جواد علیه السلام را زیارت كنم؟

او اجازه داد و من به حضور حضرت مشرف شده و سلام كردم و جواب گرفتم ولی از صورت حضرت فهمیدم كه راضی نیست، من در حضور ایشان بنشینم و آن حضرت نیز دستور نشستن به من نداد.

با حال جلو رفتم و آن مقدار اسباب بازی هایی را كه برده بودم، در مقابل او ریختم. ناگهان دیدم، حضرت امام جواد علیه السلام با نگاه تندی به من كرد و آن اسباب بازی ها را به طرف چپ و راست عقب زد و فرمود: «ما لهذا خلقنی الله، ما انا واللعب فاستعفیته فعفا عنی فخرجت». خدا ما را برای این اسباب بازی ها نیافریده؟! من كجا، بازی كجا! از حضرت عذرخواهی كرده و طلب عفو نمودم و حضرت عذر مرا قبول كرد. سپس از آنجا خارج شدم. [2] .


[1] جنات الخلود ص 34.

[2] بحارالأنوار، ج 50، ص 59.